انجمن اقتصاد کشاورزی ایرانAgricultural Economics2008-55244420110301Investigating the Sustainability of Farming Systems Regarding Economic and Environmental Objectives:
Case Study of Kamfirooz Regionبررسی پایداری سیستمهای زراعی با توجه به اهداف اقتصادی و زیستمحیطی: مطالعهی موردی در منطقهی کامفیروز استان فارس1289693FAآشان شوشتریاندانشجوی دکترای اقتصاد کشاورزی دانشگاه شیرازمنصور زیباییدانشیار اقتصاد کشاورزی دانشگاه شیرازغلامرضا سلطانیاستاد اقتصاد کشاورزی دانشگاه شیرازJournal Article20100627Increasing competition for water among farmers accompanying chemical pollution due to current land management practices has caused unsustainability in Kamfirooz region, in Fars province, Iran. The bio-economic modeling approach described in this paper offers a new methodological framework to analyze the implications of alternative water-soil management practices. The suggested model combines a biophysical model (WinEPIC) and a mathematical programming model of farmers' economic behavior with game theory, providing a more realistic representation of economic agri-environmental attitudes. This paper investigates optimal solutions for the conflicting objectives between the two players, the farmers and the environment. The application of four conflict resolution methods indicated that players can compromise to balance their conflicting objectives. This study indicated that it is possible to manage sustainable agricultural systems and a protection of resources to be used in the future by applying the appropriate management practices. The results demonstrated that giving equal weight to environmental and economic attitudes results in 20%, 81% and 5.4% improvements in water, nitrogen and phosphorus loss indicators, respectively, while decreasing only 4% of gross margin.افزایش رقابت میان زارعان بر سر منابع آب بههمراه آلودگی شیمیایی بهعلت عملیات زراعی کنونی باعث ناپایداری کشاورزی در منطقهی کامفیروز استان فارس شده است. بایستی اثر راهکارهای سیاستی پایدار را بهگونهیی تحلیل کرد که زارعان را از مسیر پایداری در آینده دور نسازد. مدل بیو اقتصادی پیشنهاد شده در این مطالعه چارچوب متدولوژی جدیدی برای تحلیل اثر عملیات زراعی آب و خاک متفاوت ارائه میکند. در مدل ارائه شده یک مدل بیوفیزیک (WinEPIC)، یک مدل برنامهریزی ریاضی نشاندهندهیی رفتار اقتصادی زارعان و تئوری بازیها با هم ترکیب شده است تا ارائهی واقعیتری از جنبههای کشاورزی-زیستمحیطی و اقتصادی فراهم آید. مطالعهی حاضر راهحل بهینهیی برای اهداف متناقض زارعان و محیط زیست بهعنوان دو مجموعهی بازیگر را بهدست میدهد. کاربرد چهار روش برای حل مسالهی کشمکش نشان داد که دو گروه بازیگر قادر اند بهمنظور ایجاد تعادل میان اهداف متناقضشان به توافق برسند. این مطالعه مبین این واقعیت است که با بهکارگیری سیستمهای عملیات زراعی مناسب میتوان سیستمهای کشاورزی را بهگونهیی در جهت پایداری مدیریت کرد که منابع برای استفاده در آینده حفظ شود. علاوه بر این، نتایج بهدست آمده از مطالعهی حاضر نشان داد که در شرایطی که به اهداف اقتصادی و زیستمحیطی وزن یکسان داده شود، شاخصهای آب تلف شده و نیتروژن و فسفر ازدست رفته بهترتیب 20، 81 و 4/5% بهبود مییابد، در حالی که بازده برنامهیی تنها 4 درصد کاهش مییابد.انجمن اقتصاد کشاورزی ایرانAgricultural Economics2008-55244420110301Examining the Impacts of Oil Revenues, Monetary and Fiscal Policies on Growth of Agricultural Sector in Iranبررسی نقش درآمدهای نفتی و سیاستهای پولی و مالی در بخش کشاورزی ایران29459694FAحمیده حمیدهپورکارشناس ارشد اقتصاد کشاورزی دانشگاه تهرانایرج صالحاستادیار اقتصاد کشاورزی دانشگاه تهرانسعید یزدانیاستاد گروه اقتصاد کشاورزی دانشگاه تهرانJournal Article20080603Regarding the effects of fiscal and monetary policies and government rules on agricultural sector, the impacts of the government expenditure, fiscal and monetary policies and oil revenue on export, import and value added of agriculture is performed in this study applying vector error correction model (VECM). Two long-run vectors of export and import are estimated by Johnson co-integration method for 1971–2005, which theoretically correspond with export supply and import demand. Regarding the estimated long run and short run equations, oil revenue in long run indicated positive influence on decreasing imports and increasing export. On the other hand, expanding fiscal policy had significant effects on export of the sector in short run. Besides, monetary policy exhibited diminishing and significant impact on agricultural import in short run.<sub></sub>
با توجه به تأثیرپذیری بخش کشاورزی بهعنوان یکی از مهمترین بخشهای اقتصادی کشور از سیاستهای پولی و مالی و در نظر گرفتن نقش گستردهی دولت در اقتصاد ایران، در مطالعهی حاضر تأثیر سیاستهای پولی و مالی بر ارزش افزوده، میزان صادرات و واردات بخش کشاورزی در ایران با استفاده از مدل تصحیح خطای برداری مورد بررسی قرار گرفته است. با استفاده از روش همانباشتگی یوهانسون، دو بردار درازمدت برای دورهی زمانی 84-1350 برآورد گردید. این دو بردار از لحاظ نظری با معادلهی عرضهی صادرات و تقاضای واردات مرتبط بودند. نتایج مطالعه نشان میدهد که با توجه به روابط بلندمدت و کوتاهمدت تخمینزدهشده، درآمدهای نفتی در بلندمدت ابزار مناسبی برای بهبود صادرات و کاهش واردات است، درحالیکه سیاست پولی انبساطی برای کاهش واردات و سیاست مالی انبساطی جهت افزایش صادرات در کوتاهمدت مناسب است.انجمن اقتصاد کشاورزی ایرانAgricultural Economics2008-55244420110301Groundwater Management at Usual and Droughty Conditionsمدیریت آبهای زیرزمینی در شرایط معمول و کمآبی47639695FAفاطمه فتحیدانشجوی دکترای اقتصاد کشاورزی دانشگاه شیرازمنصور زیباییدانشیار اقتصاد کشاورزی دانشگاه شیرازJournal Article20091107In this study, multi objective programming is used to find deficit strategies with different water use efficiencies. Model activity was divided with water use efficiency at 34%, 40% and 65% with deficit strategies. Model fined optimal crop pattern, suitable irrigation strategies and irrigation methods at usual and drought available irrigation water. Water price of each cubic meter resulting of reduction of water consumption determined for representation farmer. When water consumption objective was more important than gross crops modern irrigation with deficit strategies exist in crop pattern. The percentage decrease on benefit was less than that of the withdrawal for all representative farmers so based on the result farmer can water consumption in optimal level.در این مطالعه بهمنظور مدیریت بهرهبرداری از آبهای زیرزمینی در شرایط معمول و کمآبی، راهبردهای مناسب کمآبیاری همراه با راندمانهای مختلف آبیاری، در مدل برنامهریزی چند هدفه بهکار گرفته شد. دادههای مورد نیاز با استفاده از مصاحبهی حضوری از کشاورزان دشت فیروزآباد در سال زراعی 87-86 با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی جمع آوری شد و 112 بهرهبردار نمونه انتخاب شدند. برای این منظور فعالیتهای مدل بر اساس راندمانهای مختلف در سطح 34، 40 و 65% با تنش آبی و بدون تنش آبی درنظر گرفته شدند. الگوی کشت، روش آبیاری و استراتژی مناسب کمآبیاری در شرایط معمول و کمآبی تعیین شد، و قیمت هر مترمکعب آب برای جبران کاهش سود در نتیجهی کاهش مصرف آب محاسبه شد. در وزنهای بیشتر به هدف آب مصرفی، کشت محصولات با استفاده از روش آبیاری نوین همراه با تنش آبی انتخاب شد. در این الگوها درصد کاهش سود در نتیجهی ذخیرهی آب، کمتر از درصد کاهش مصرف آب بود، و این الگوهای ارائه شده انگیزه را برای کشاورز در جهت ذخیره نمودن آب بدون تغییر زیاد در سود ایجاد مینمود.انجمن اقتصاد کشاورزی ایرانAgricultural Economics2008-55244420110301The Effects of Trade Liberalization and Government Size on Employment in Agricultural Sector of Iranتاثیر آزادسازی تجاری و اندازهی دولت بر اشتغال بخش کشاورزی ایران65799696FAمحمدرضا زارع مهرجردیاستادیار اقتصاد کشاورزی دانشگاه شهید باهنر کرمانمریم ضیاءآبادیدانشجوی کارشناسی ارشد اقتصاد کشاورزی دانشگاه شهید باهنر کرمانسید عبدالمجید جلائیدانشیار اقتصاد کشاورزی دانشگاه شهید باهنر کرمانJournal Article20081222Trade liberalization as a feature of globalization provides international competitiveness and contribution of countries to the best economic activities. Of course, in this programmed process, activities that have not suitable competition ability, lose continue their works. This study examined the role of trade liberalization and government in agricultural sector on level employment this sector in vectors time series form in 1971-2006. Effects in long-run and short-run were determined by Autoregressive Distributed Lag and Error Correlation Mechanism. Results revealed that trade liberalization has not significant impact on employment level of agricultural sector in long-run, but has significant negative effect in short-run. Also, the results showed that there was a direct relationship between government size in agricultural sector and employment in long-run. Based on findings of this study, it is recommended to increase agribusinesses along with trade liberalization in order to prevent agricultural unemployment in liberalization process. برنامهی آزادسازی تجاری بهعنوان فرایندی در جهانیشدن، زمینهساز رقابتپذیری بینالمللی و مشارکت کشورها در فعالیتهای اقتصادی است. البته، فعالیتهایی که از توان رقابتی خوبی برخوردار نباشد در جریان این برنامه امکان ادامهی کار را از دست میدهند. در این تحقیق نقش آزادسازی تجاری و اندازهی دولت در بخش کشاورزی ایران بر سطح اشتغال این بخش طی دورهی 85-1350 مورد بررسی قرار گرفته است. سپس آثار بلندمدت و کوتاهمدت از طریق مدل اتورگرسیو با وقفههای گسترده و روش تصحیح خطا بررسی شده است. نتایج بهدست آمده از این تحقیق نشان داد که آزادسازی تجاری در بلندمدت تاثیر معنیداری بر سطح اشتغال بخش کشاورزی ندارد، اما در کوتاهمدت تاثیر منفی بر آن دارد. همچنین میان اندازهی دولت در بخش کشاورزی و اشتغال این بخش در بلندمدت رابطهی مستقیمی وجود دارد. با توجه به نتایج، پیشنهاد میشود که همگام با آزادسازی تجاری، صنایع تبدیلی و تکمیلی در بخش کشاورزی افزایش یابد، تا بدین وسیله از بیکاری کشاورزان در جریان آزادسازی جلوگیری شود.انجمن اقتصاد کشاورزی ایرانAgricultural Economics2008-55244420110301Using Fuzzy Hierarchical Method in Prioritization Decision Making Type (Case study: sustainable development of
Forest Park Saravan Gilan)استفاده از روش سلسلهمراتبی فازی در اولویتبندی نوع تصمیمگیری (مطالعهی موردی: توسعهی پایدار پارک جنگلی سراوان گیلان)81969697FAسمیه شیرزادی لسکوکلایهدانشجوی دکترای اقتصاد کشاورزی دانشگاه زابلمحمود صبوحیدانشیار اقتصاد کشاورزی دانشگاه زابلJournal Article20100118Forests as one of the renewable natural resources play a significant role in coordinated growth and development of a country and implementing correct programs, which require sufficient understanding of their role, can make its potential applicable and shows its share in sustainable development of the country. Planning and prioritization decisions, issues related to forests, in case of having several objective criteria when we deal with sustainable development is quite important. In this study hierarchical fuzzy programming method was used to prioritize decisions about economic, ecological and social issues of Saravan Forest Park in Gilan in light of achieving sustainable development. The necessary data were collected completing questionnaires and official comments about Forest Park, respectively. The results showed that the low recreational and welfare facilities of parks place social decisions to be in the first priority. Since the ecological issues are recognized to be close to the first priority, social criteria should be directed such that priority to the ecological damage is minimal in order to achieve development Sustainable Forest Park together with keeping economic capability of the park to reinforce sustainable development.
جنگلها بهعنوان بخشی از منابع طبیعی تجدید شونده در رشد و توسعهی همآهنگ یک کشور نقش عمدهیی دارند و اجرای برنامهیی صحیح، که مستلزم شناخت کافی از این منبع طبیعی است، میتواند استعدادهای بالقوهی جنگل را به فعل درآورد و سهم این منبع را در توسعهی پایدار کشور نشان دهد. برنامهریزی و اولویتبندی تصمیمگیری، در رابطه با مسایل مربوط به جنگل، زمانی که با چندین معیار و هدف برای توسعهی پایدار سروکار داریم اهمیت زیادی پیدا میکند. بنابراین، در این مطالعه برای اولویتبندی تصمیمگیریها در مورد مسایل اقتصادی، اکولوژیکی و اجتماعی پارک جنگلی سراوان گیلان، برای دستیابی به توسعهی پایدار، از روش برنامهریزی سلسلهمراتبی فازی استفاده شد. دادههای مورد نیاز مطالعه از طریق تکمیل پرسشنامه و نظرهای متخصصان پارک جنگلی بهدست آمد. نتایج نشان داد که با توجه به امکانات کم تفریحی و رفاهی فعلی پارک، تصمیمگیری در مورد مسایل اجتماعی آن در درجهی اول اولویت برای برنامهریزی پارک است. نزدیک بودن میزان اولویت مسایل اکولوژیکی به اولویت اول نشان داد که برای رسیدن به توسعهی پایدار پارک جنگلی، اولویت معیار اجتماعی باید در جهتی باشد که به هدف اکولوژیکی کمترین صدمه وارد شود، و در عین حال از قابلیتهای اقتصادی پارک نیز بتوان برای توسعهی پایدار آن استفاده نمود.انجمن اقتصاد کشاورزی ایرانAgricultural Economics2008-55244420110301Economies of Scope in Wheat and Barley Production in North Korasan and Khorasan Razavi Provincesبازده تنوع در تولید گندم و جو در استان های خراسان شمالی و رضوی971129698FAسید ابوالقاسم مرتضویاستادیار اقتصاد کشاورزی دانشگاه تربیت مدرسحبیب شهبازیدانشجوی دکترای اقتصاد کشاورزی دانشگاه تهرانمحمد کاووسی کلاشمیدانشجوی دکترای اقتصاد کشاورزی دانشگاه تهرانمحمد خداوردیزادهدانشجوی دکترای اقتصاد کشاورزی دانشگاه تربیت مدرسJournal Article20100108Economies of scope evaluate the amount of cost reduction in a joint production system in compare with a commercial one. Investigating the economies of scope in agricultural enterprises provide the possibility of reduction in production costs and usage of economics advantages. This article estimated economies of scope for wheat and barley in North Khorasan and Khorasan Razavi Provinces applying cost approach on data of 2007. Results showed that economies of scope in these provinces are 55 and 57 percent, respectively. So, according to the results, wheat and barley farmers in these two provinces can merge in a firm and then reduce their costs.بازده تنوع درصد کاهش هزینهها در تولید توأم چند محصول را نسبت به تولید تخصصی هر محصول در بنگاههای مختلف اندازه میگیرد. بررسی وجود بازده تنوع در رشته فعالیتهای کشاورزی امکان کاهش هزینههای تولید و بهرهگیری از مزیتهای اقتصادی را فراهم میآورد. از این رو، پژوهش حاضر با استفاده از دادهها و اطلاعات سال زراعی 86-1385 و رهیافت هزینهی تولید، بازده تنوع سامانهی تولیدی متنوع گندم و جو در استانهای خراسان شمالی و رضوی را مورد بررسی قرار داد. نتایج حاصل بیانگر وجود بازده تنوع در زیر بخش زراعت و کاهش 55 و 57 درصدی هزینه در سامانهی تولیدی متنوع گندم و جو در استانهای خراسان شمالی و رضوی است. اتکاء به بازده تنوع و بهرهگیری از آن در زیربخش زراعت استانهای خراسان رضوی و شمالی میتواند چارچوبی مناسب برای رفع محدودیتهای بودجهای زیربخش زراعت و اجرایی شدن کشاورزی پایدار فراهم آورد.انجمن اقتصاد کشاورزی ایرانAgricultural Economics2008-55244420110301Analyzing Situations of Agricultural Sub-sectors among Sectors of Isfahan Province Economy (based on Input-Output Approach)بررسی جایگاه زیربخش های کشاورزی در میان بخش های اقتصادی استان اصفهان (با رویکرد داده-ستانده)1131299699FAفاطمه حیاتغیبیدانشجوی کارشناسی ارشد اقتصاد کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهدناصر شاهنوشیدانشیار اقتصاد کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهدمنصور زیباییدانشیار اقتصاد کشاورزی دانشگاه شیرازمحمود دانشوردانشیار اقتصاد کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهدنعمتاله اکبریدانشیار اقتصاد دانشگاه اصفهانJournal Article20091214In view of scarcity and restriction of the resources, identification of key sectors in the economy has great importance in policy making. The aim of this paper is to identify key sectors in Isfahan province and investigate situation of agricultural sub-sectors. For doing that, Isfahan Input-Output table for 2001 has been generated based on location quotient method (AFLQ) for 69 sectors. This table and hypothetical extraction method was used to investigate the importance of economic sectors. The results reveal that the two sub-sectors of agriculture (cultivation, horticulture sector and animal husbandry, aviculture, sericulture and apiculture sector) are key sectors. Also, two sectors of agricultural-related industries (food products and beverages manufacture and textiles manufacture) are viewed as key sectors. The sector of basic metals has a first rank among other key sectors.با توجه به محدودیت و کمیابی منابع، شناسایی و تعیین بخشهای کلیدی اقتصاد از منظر سیاستگذاری از اهمیت ویژهای برخوردار است. هدف از این پژوهش شناسایی بخشهای کلیدی اقتصاد استان اصفهان و تعیین جایگاه زیر بخشهای کشاورزی میباشد. بدین منظور جدول داده- ستاندهی استان اصفهان برای سال 1380 بر اساس روش سهم مکانی تعمیمیافته AFLQ در 69 بخش تهیه گردید. با استفاده از این جدول و روش حذف فرضی اهمیت بخشهای اقتصادی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد دو زیربخش از گروه کشاورزی (زیربخش زراعت و باغداری و بخش دامداری، مرغداری، پرورش کرم ابریشم و زنبور عسل و شکار) بهعنوان بخشهای کلیدی اقتصاد استان اصفهان محسوب میشوند. همچنین دو زیربخش از گروه صنایع وابسته به کشاورزی (ساخت محصولات غذایی و انواع آشامیدنیها و ساخت منسوجات) در گروه بخشهای کلیدی اقتصاد این استان قرار دارد. در میان سایر بخشها، بخش ساخت فلزات اساسی رتبهی نخست را به خود اختصاص داده است.انجمن اقتصاد کشاورزی ایرانAgricultural Economics2008-55244420110301Regionalism and Iran's Agricultural Trade Promotion in Economic Cooperation Organization (ECO)آثار منطقهگرایی بر توسعهی تجارت محصولات کشاورزی ایران: سازمان همکاریهای اقتصادی (اکو)1311579700FAماندانا طوسیدانشجوی دکترای اقتصاد کشاورزی واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامیرضا مقدسیاستادیار اقتصاد کشاورزی واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامیسعید یزدانیدانشیار اقتصاد کشاورزی دانشگاه تهرانمجید احمدیاناستاد اقتصاد دانشگاه تهرانJournal Article20091229World economy has become increasingly integrated. There is an underlying assumption that integration into the world economy provides more opportunities for trade. The evidence shows that integration at the regional levels can help developing countries to prepare for the international economic integration. It will be important to outline and analyze past efforts at regional integration (regionalism) to have prospects for future arrangements. This study assessed the impact of Iran membership in Economic Cooperation Organization on agricultural trade by means of generalized gravity model. The econometric method used to isolate and eliminate the regional agreement effects is panel and pooled data techniques. Our results indicated positive and significant intra-trade impact of regionalism on Iranian agricultural trade. We found that, directly and indirectly, ECO have had positive effects on Iranian agricultural trade. Indirectly, the degree of similarity between Iran and the other ECO members in religion, border, ethnic, and language is very high in relation to the other chosen trade partners of Iran. Also a considerable share of the variability in ECO agricultural trade flows referred to uneconomic factors. Therefore, it seems that Iran would be able to expand its agricultural trade by gradually reducing trade barriers in ECO region, using these ECO members' similarities.در جهان امروز که همکاریهای منطقهیی و یکپارچگی منطقهیی به مثابه تجربهیی کوچک از آزادسازی اقتصادی در دستورکار بسیاری از دولت ها قرار گرفته است، سازمان همکاری اقتصادی به لحاظ پتانسیلهای اقتصادی و منابع غنی و سرشار مهمترین سازمان همکاری در منطقه محسوب میشود، که ایران نیز عضو آن است. بررسی وضعیت اقتصادی کشورهای عضو نشان میدهد که بخش کشاورزی سهم عمدهیی در تولید ناخالص داخلی و درآمدهای صادراتی آنها دارد و نسبت قابل توجهی از جمعیت فعال این کشورها در بخش کشاورزی اشتغال دارند. بنابراین، این بخش بهویژه تجارت خارجی آن از اهمیت کلیدی برخوردار است و میتواند نقش تعیین کنندهیی در تعیین جهت و موقعیت کلی توسعهی اقتصادی اعضا داشته باشد. بنابراین در مطالعهی حاضر تعیین دستاوردهای تجاری تشکیل این سازمان منطقهیی بر تجارت دو جانبهی ایران با کشورهای عضو در مقایسه با سایر کشورهای جهان در بخش کشاورزی هدف اصلی است. بر اساس نتایج بهدست آمده عضویت ایران در اکو بر صادرات و واردات محصولات کشاورزی طی دورهی مورد بررسی اثر مثبت داشته و به عبارت دیگر روابط تجاری ایران با سایر کشورهای عضو در بخش کشاورزی توسعه یافته است. البته ضرایب برآورد شده اثر منطقهگرایی بر صادرات کشاورزی ایران را بیش از اثر بر واردات نشان میدهد. بدین معنی که عضویت ایران در سازمان همکاری اقتصادی در خصوص تجارت کشاورزی به نفع ایران بوده است. بنابراین بهنظر میرسد بهویژه با توجه به ایجاد موافقتنامهی تجاری اکو (اکوتا) تدوین راهکارهای مناسب و عملی میتواند در تحقق اهداف ایران در خصوص توسعهی منطقهیی با کشورهای همسایهی عضو سازمان و در نهایت افزایش تجارت با دنیای خارج مفید و موثر واقع شود.انجمن اقتصاد کشاورزی ایرانAgricultural Economics2008-55244420110301Long-term Relationship between Rural Household Income and Macroeconomic Variables in Iranرابطهی بلندمدت میان درآمد خانوار روستایی و متغیرهای کلان اقتصادی در ایران1591719701FAعلیرضا کرباسیدانشیار اقتصاد کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهدفریبا کوهپیمادانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه زابلJournal Article20100726In this study, short and long term effects of macroeconomic variables such as prices of agricultural commodities, interest rates, exchange rates on rural household income are investigated. For this purpose, pattern autoregressive distributed lag were applied on time series of 1977-2008. The results of this study showed that a long-term relationship exists between variables included in the model and rural household income. Among these variables, the price indexes of agricultural products and exchange rates with respected coefficients of 1.81 and -0.65 have significant effects. Considering these effects on rural household income, adjustment and stabilization agricultural price index and interest rates and currency and adopting appropriate macroeconomic variables to improve rural income is recommended.این تحقیق تاثیرات کوتاهمدت و بلندمدت متغیرهای کلان اقتصادی از قبیل قیمت کالاهای کشاورزی، نرخ بهره، و نرخ ارز را بر درآمد خانوار روستایی بخش کشاورزی بررسی میکند. برای این منظور الگوی خودتوضیح با وقفههای گسترده برای سری زمانی 1387-1356 استفاده شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که میان متغیرهای مدل و درآمد خانوار روستایی رابطهی بلندمدت وجود دارد. از میان این متغیرها، شاخص قیمت محصولات کشاورزی و نرخ ارز تاثیر معنیداری داشته است و ضرایب مربوط به آنها بهترتیب 81/1 و 65/0- بهدست آمده است. با توجه به اینکه متغیرهای شاخص قیمت محصولات کشاورزی و نرخ ارز تاثیر معناداری بر درآمد خانوار روستایی داشته است، تثبیت شاخص قیمت محصولات کشاورزی و نرخ ارز و اتخاذ متغیرهای کلان اقتصادی مناسب جهت بهبود درآمد روستاییان توصیه میشود.انجمن اقتصاد کشاورزی ایرانAgricultural Economics2008-55244420110301Determination of Technical, Allocative and Economical Efficiency of Cotton Growing Farmers in Tehran Province (case study: Varamin)تعیین کارآیی فنی، تخصیصی و اقتصادی پنبهکاران استان تهران (مطالعهی موردی شهرستان ورامین)1731989702FAمحسن رفعتیعضو هیئت علمی موسسه پژوهشهای برنامهریزی، اقتصاد کشاورزی و توسعه روستایییداله آذرینفرکارشناس ارشد موسسه پژوهشهای برنامهریزی، اقتصاد کشاورزی و توسعه روستاییعلی کلاییعضو هیئت علمی موسسه پژوهشهای برنامهریزی، اقتصاد کشاورزی و توسعه روستاییمحمد زادعضو هیئت علمی موسسه پژوهشهای برنامهریزی، اقتصاد کشاورزی و توسعه روستاییJournal Article20091221The main objective of this study was to determine technical, allocative and economical efficiency of cotton producers to analyze degree of farmer's success in optimum allocation of production resources and also study of possibility of increasing production, with specific production resources. Data were obtained by systematic random sampling in 2008 through 110 cotton producers of Varamin. Stochastic frontier production and cost frontier functions were used to analyze technical, allocative and economical efficiencies. Based on the results, some variables such as land area, machineries, labor, seeds and water have significant and positive impacts on cotton production in Varamin. Also, age and promotion terms affects technical inefficiency negatively. But relationship between technical inefficiency and number of patches is significant and positive. Estimation of efficiencies show that on average, technical, allocative and economical efficiency are 93%, 80% and 74% respectively. The ranges of technical efficiency, allocative efficiency and economical efficiency were calculated to be about 40%, 43% and 31% respectively. Based on the findings, educating farmers about farm management and economic use of inputs as well as expanding their knowledge to enhance production and efficiency is so essential. به منظور تعیین درجهی موفقیت پنبهکاران استان تهران در استفادهی بهینه از منابع مشخص و همچونین بررسی امکان افزایش تولید محصول با استفاده از مجموعهی مشخصی از منابع و عوامل تولید به تعیین کارآیی فنی، تخصیصی و اقتصادی این گروه از کشاورزان پرداخته شد. دادهها و اطلاعات مورد نیاز مطالعه از میان 110 پنبهکار در شهرستان ورامین با استفاده از روش نمونهگیری سیستماتیک تصادفی در سال 1387 جمع آوری گردید. پس از برآورد تابع تولید مرزی تصادفی و تعیین میزان کارآیی فنی بهرهبرداران با استفاده از قضیهی دوگانگی تابع هزینهی مرزی تخمین زده شد، و در نهایت میزان کارآیی تخصیصی و اقتصادی بهرهبرداران محاسبه گردید. براساس نتایج، متغیرهای سطح زیرکشت پنبه، ماشینآلات، نیروی کار، میزان مصرف بذر و تعداد دور آبیاری از لحاظ آماری دارای اثر معنیدار و مثبت بر تولید پنبه در شهرستان ورامین بود. همچنین متغیرهای سن کشاورز و شرکت در کلاسهای ترویجی و آموزشی بـا ناکارآیی فنی بهرهبرداران ارتبـاط معکـوس نشان داد، اما تعداد قطعات زمین دارای تاثیر مثبت و معنادار بر ناکارآیی فنی پنبهکاران بود. نتایج محاسبهی انواع کارآیی نشان داد که میانگین کارآیی فنی، تخصیصی و اقتصادی بهرهبرداران نمونه بهترتیب 93%، 80% و 74% است. همچنین اختلاف میان حداقل و حداکثر کارآیی فنی 40%، اختلاف میان حداقل و حداکثر کارآیی تخصیصی 43% و اختلاف میان حداقل و حداکثر کارآیی اقتصادی پنبهکاران نیز حدود 31% محاسبه شد، که در جای خود قابل تأمل است. با توجه به یافتههای دقیق، آموزش و ترویج کشاورزی در زمینهی کاربرد بهینهی عوامل تولید و ارتقای سطح دانش کشاورزان بهمنظور افزایش تولید و بهبود کارآیی از ضروریات است.انجمن اقتصاد کشاورزی ایرانAgricultural Economics2008-55244420110301AbstractsAbstracts11410543FAJournal Article20141124