انجمن اقتصاد کشاورزی ایران
Agricultural Economics
2008-5524
2645-3274
9
4
2016
03
01
بررسی همگرایی بازار پسته ایران، کاربردی از الگوی آستانهای انتقال مکانی قیمت
1
29
FA
افسانه
نیکوکار
عضو هیأت علمی- دانشگاه پیام نور
anikoukar57@gmail.com
چکیده در بازارهای همگرا، شوکهای قیمتی در یک بازار، در بازارهای دیگر پاسخ داده میشود. در این شرایط، تفاوت قیمت کالاهای همگن در بازارها ناشی از هزینههای حملونقل است. بررسی انتقال مکانی قیمت در بازار یک کالا، یکی از روشهای مطالعه همگرایی بازارهاست. فرآیند انتقال مکانی قیمت پسته با این دیدگاه و در چارچوب الگوهای آستانهای انتقال قیمت مورد مطالعه قرار گرفت. در این مطالعه با استفاده از دادههای ماهانه شاخص قیمت خردهفروشی پسته در دوره 92-1386 الگوهای آستانهای انتقال قیمت از استان تولیدکننده (کرمان) به استانهای مصرفکننده (سایر استانهای کشور) برآورد شد. نتایج نشان داد که انتقال قیمت در بیشتر استانهای کشور، در کوتاهمدت نامتقارن مثبت است و عوامل بازاریابی از تفاوت در سرعت همگرایی بازارها در هنگام افزایشها و کاهشهای قیمت در بازار مبدأ، منافع اضافی کسب میکنند و مصرفکنندگان زیان میبینند. اما در مجموع بازارها در بلندمدت همگرا هستند و عدم تقارن بلندمدت در انتقال قیمتها وجود ندارد. با توجه به ساختار نزدیک به رقابتی بازار پسته در سطح خردهفروشی، انتقال نامتقارن قیمتها احتمالا ناشی از تورم عمومی قیمتها، مدیریت موجودی انبار، هزینههای تعدیل قیمتها و اطلاعات نامتقارن است. بنابراین اتخاذ سیاستهای ضدتورمی، فراهمآوری سیستمهای اطلاعات بازار و ایجاد بازار بورس به همگرایی بیشتر بازارها و انتقال متقارن قیمتها کمک میکند.
انتقال مکانی قیمت,ایران,پسته,بازارهای همگرا,الگوی تصحیح خطای آستانهای
https://www.iranianjae.ir/article_14420.html
https://www.iranianjae.ir/article_14420_c824e0ab6de609de381adfb5b76606e2.pdf
انجمن اقتصاد کشاورزی ایران
Agricultural Economics
2008-5524
2645-3274
9
4
2016
03
01
همانندسازی پاسخ کشاورزان به سیاست افزایش قیمت محصولات کشاورزی: مورد مطالعه توابع استان قزوین
31
56
FA
ابوذر
پرهیزکاری
محقق مرکز تحقیقات کشاورزی، عضو بنیاد ملی نخبگان و دانشجوی دکترای دانشگاه پیام نور تهران
abozar.parhizkari@yahoo.com
سعید
یزدانی
استاد گروه اقتصاد کشاورزی دانشگاه تهران
syazdani@ut.ac.ir
محسن
شوکت فدایی
دانشیار گروه اقتصاد کشاورزی دانشگاه پیام نور
mshf@yahoo.com
غلامرضا
یاوری
استادیار گروه اقتصاد کشاورزی دانشگاه پیام نور
gh_yavari@pnu.ac.ir
هدف اصلی مطالعه حاضر شبیهسازی پاسخ کشاورزان به سیاست افزایش قیمت محصولات کشاورزی در توابع استان قزوین میباشد. بدین منظور، محصول ذرت دانهای در شهرستان البرز و گوجهفرنگی در شهرستان آبیک که دارای نوسانات بالایی در قیمت بازاری میباشند، مورد بررسی قرار گرفتند. برای تحقق این هدف، از یک سیستم مدلسازی اقتصادی مشتمل بر مدل برنامهریزی ریاضی مثبت (PMP) و توابع تولید منطقهای محصولات کشاورزی (SWAP) استفاده شد. در ادامه، واکنش کشاورزان نسبت به سیاست افزایش قیمت محصولات کشاورزی تحت سناریوهای 10، 20، 30، 40 و 50 درصد شبیهسازی شد و تغییرات بوجود آمده در الگوی کشت و سود ناخالص کشاورزان تحلیل و ارزیابی گردید. دادههای موردنیاز مربوط به سال 91-1390 بودکه با مراجعه مستقیم به ادارات ذیربط در استان قزوین جمعآوری شد. برای حل مدل از نرمافزار GAMSنسخه 5/23 استفاده شد. نتایج نشان داد که با افزایش قیمت گوجهفرنگی و ذرت دانهای، کشاورزان شهرستانهای آبیک و البرز برای دستیابی به سود بیشتر به افزایش سطح زیرکشت این محصولات تمایل پیدا میکنند و از سطح زیرکشت محصولات با بازده کمتر (گندم و جوآبی) میکاهند. همچنین، نتایج نشان داد که تحت سناریوهای 10 تا 50 درصد، با افزایش قیمت گوجهفرنگی سود ناخالص کشاورزان آبیک 18/4 تا 39/20 درصد و با افزایش قیمت ذرت دانهای سود ناخالص کشاورزان شهرستان البرز 02/3 تا 4/19 درصد افزایش می-یابد. در پایان به منظور اثربخشی سیاست افزایش قیمت محصولات کشاورزی، بکارگیری سیاستهای مکمل در بخش عرضه نهادهها و محصولات و سیاستهای کمکی در بخش منابع آب به صورت همزمان با این سیاست پیشنهاد شد.
مدل سازی اقتصادی,برنامه ریزی ریاضی مثبت,توابع تولید منطقه ای,قیمتگذاری محصولات کشاورزی,سود ناخالص کشاورزان
https://www.iranianjae.ir/article_13812.html
https://www.iranianjae.ir/article_13812_a2f49070a3b203a4070a4b326c4049bb.pdf
انجمن اقتصاد کشاورزی ایران
Agricultural Economics
2008-5524
2645-3274
9
4
2016
03
01
ارزیابی پیش از اجرای تحقیقات کشاورزی در شرایط خطر در پهنه های دشت ساحلی خزری، مرکزی خشک و شمال غربی
57
74
FA
سید صفدر
حسینی
استاد گروه اقتصاد کشاورزی / دانشکده توسعه و اقتصاد کشاورزی دانشگاه تهران
hosseini_safdar@yahoo.com
نورمحمد
آبیار
عضو هیئت علمی/ مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع تحقیقات کشاورزی استان گلستان
nmabyar_ae@ut.ac.ir
حبیب الله
سلامی
استاد گروه اقتصاد کشاورزی/ دانشکده اقتصاد و توسعه کشاورزی دانشگاه تهران
hsalami@ut.ac.ir
غلامرضا
پیکانی
استاد گروه اقتصاد کشاورزی/ دانشکده توسعه و اقتصاد کشاورزی دانشگاه تهران
rezapeykani@yahoo.com
در دهههای اخیر سرمایه گذاری در تحقیقات کشاورزی کشورهای رو به توسعه کاهش یافته و نظام های تحقیقات کشاورزی در این کشورها از جمله ایران با چالش تامین مالی نیازهای پژوهشی مواجه شده اند. در چنین شرایطی تامین مالی این نوع تحقیقات مستلزم ارائه شواهد مستند از منافع آن به سیاستگذاران و برنامه ریزان اقتصادی خواهد بود. بدون مستندسازی شفاف و متقاعدکننده منافع، تحقیقات کشاورزی حمایت مالی پایدار را کسب نخواهد کرد. لذا این تحقیق برای برآورد منافع تحقیقات بهنژادی تحت شرایط ریسک در سه پهنه اقلیمی-کشاورزی مرکزی خشک، دشت ساحلی خزری و شمال غربی ایران انجام شده است که نتایج آن ضمن ایجاد آگاهی، میتواند مجموعه سیاست-گذاری و برنامه ریزی اقتصادی کشور را برای حمایت شایسته از تحقیقات کشاورزی متقاعد و مجاب نماید. برای انجام این تحقیق از الگوی مازاد اقتصادی پیش از اجرا استفاده شده است که می تواند خروجی های مفید و موثر برای استنتاج منافع تحقیقات تولید کند. بر اساس یافته ها، تحقیقات بهنژادی هر سه پهنه، علیرغم عدم حتمیت و ریسک فعالیت های کشاورزی از نرخ بازده 17 تا 70 درصد برخوردار هستند. لذا کاربست فن آوری ( بذر و نهال اصلاح شده) منتج از آنها می تواند در افزایش تولید و عرضه محصولات راهبردی کشاورزی نقش اساسی ایفا نماید. این شواهد بر ضرورت حمایت و تامین مالی تحقیقات کشاورزی به ویژه تحقیقات بهنژادی تاکید دارد.
"تحقیقات بهنژادی","ارزیابی پیش از اجرا","ریسک","پهنههای اقلیمی- کشاورزی","شبیه سازی"
https://www.iranianjae.ir/article_14137.html
https://www.iranianjae.ir/article_14137_93937a02938318170b959c7851e81e88.pdf
انجمن اقتصاد کشاورزی ایران
Agricultural Economics
2008-5524
2645-3274
9
4
2016
03
01
تحلیل نقش متغیرهای اقتصادی بر قیمت مواد غذایی درکشورهای منتخب صادرکننده و واردکننده نفت
75
96
FA
رضا
هزاره
دانشگاه فردوسی مشهد
hezareh_r@yahoo.com
ناصر
شاهنوشی
دانشگاه فردوسی مشهد
naser.shahnoushi@gmail.com
حسین
محمدی
دانشگاه فردوسی مشهد
mohammadi111@gmail.com
سید مهدی
سقاییان
000-0002-8309-1213
دانشگاه کنتاکی
ssaghaian@uky.edu
نوسانات قیمت مواد غذایی و اثرگذاری آن به امنیت غذایی و رفاه جامعه منجر به علاقهمندی اقتصاددانان به بررسی عوامل مؤثر بر قیمت مواد غذایی گردیده است، بهطوریکه شناسایی این عوامل میتواند ابزار مناسبی جهت برنامهریزیهای صحیح در راستای کنترل تبعات منفی این تغییرات بر رفاه جامعه باشد، بنابراین این مطالعه به بررسی تأثیر متغیرهای اقتصادی بر شاخص قیمت مواد غذایی در کشورهای صادرکننده و واردکننده نفت در بازه زمانی 2013-2000 در قالب دادههای ماهانه پرداخته است. برای این منظور از الگوی خود رگرسیون برداری دادههای پانل استفادهشده است. برآورد ضرایب الگوی تحقیق نشان میدهد، وقفههای قیمت نفت در کشورهای صادرکننده نفت بیشترین تأثیر را بر قیمت مواد غذایی در مقایسه با کشورهای واردکننده نفت دارد. از سوی دیگر نتایج مربوط به توابع عکسالعمل آنی نشان میدهد، شوکهای مواد غذایی و نرخ بهره دارای اثر موقتی و شوک-های نرخ ارز، قیمت کود شیمیایی و قیمت نفت دارای اثرات دائمی بر قیمت مواد غذایی هستند. همچنین نتایج تحقیق نشان میدهد، شوکهای قیمت مواد غذایی در هر دو گروه از کشورها بیش از 90 درصد از نوسانات قیمت مواد غذایی را توضیح میدهد.
قیمت نفت,نرخ ارز,خود رگرسیون برداری دادههای پانل,شاخص قیمت مواد غذایی
https://www.iranianjae.ir/article_17604.html
https://www.iranianjae.ir/article_17604_1ad319d65ecb94ec358dfae22e0b7d19.pdf
انجمن اقتصاد کشاورزی ایران
Agricultural Economics
2008-5524
2645-3274
9
4
2016
03
01
اندازهگیری تاثیر افزایش قیمت مواد غذایی بر رفاه خانوارهای شهری ایرانی
97
119
FA
محمد
قهرمانزاده
0000-0003-0993-9244
دانشیار گروه اقتصاد کشاورزی دانشگاه تبریز
ghahremanzadeh@tabrizu.ac.ir
محمدباقر
ضیایی
دانش آموخته کارشناسی ارشد اقتصاد کشاورزی دانشگاه تبریز
ziaei1@yahoo.com
اسماعیل
پیش بهار
دانشیار گروه اقتصاد کشاورزی دانشگاه تبریز
pishbahar@yahoo.com
قادر
دشتی
دانشیار گروه اقتصاد کشاورزی دانشگاه تبریز
ghdashti@yahoo.com
در مطالعه حاضر سعی شده است اثر افزایش قیمت مواد غذایی بر رفاه خانوارهای شهری ایرانی و در بین دهکهای درآمدی در سالهای 90-1388 اندازهگیری و تحلیل شود. برای این منظور سیستم تقاضای تقریبا ایدهآل درجه دوم برای نه گروه اصلی مواد غذایی در کشور برای هر یک از دهکهای درآمدی در سالهای 1388 و 1390 برآورد گردید. نتایج حاصل از کششهای درآمدی برای کل خانوارهای شهری نشان داد که گروه-های غلات، لبنیات و تخم پرندگان، سبزی و حبوبات، ادویهها و آشامیدنیها ضروری و گروههای گوشت، روغن-ها، میوهها و خشکبار و قند و شکر و مرباها کالاهای لوکس محسوب میشوند. در نهایت با بکارگیری کشش-های تقاضای هیکس بدست آمده، اثرات رفاهی ناشی از افزایش قیمت مواد غذایی با استفاده از شاخص رفاه تغییرات جبرانی (CV) محاسبه شد. نتایج مطالعه نشان داد افزایش قیمت مواد غذایی رفاه کلیه خانوارهای شهری ایرانی را کاهش داده است. به طور نسبی از مخارج کل خانوارهای دهک اول در طی دوره 90-1388، 63/19 درصد از درآمد اولیه خویش را به سبب افزایش قیمت مواد غذایی از دست دادهاند. در صورتی که همین نسبت برای خانوارهای دهک دهم 254/7 درصد از درآمد اولیهشان بوده است. ملاحظه میشود رفاه از دست رفته برای خانوارهای فقیر به مراتب بیشتر از خانوارهای ثروتمند بوده است و این در حالیاست خانوارهای فقیر بخش بزرگی از درامد خود را صرف خرید مواد غذایی مینمایند. بنابراین لازم است تا سیاستگذاران اقتصادی حمایت بیشتری از خانوارهای دهکهای پایین درآمدی بعمل آورند.
افزایش قیمت مواد غذایی,اثرات رفاهی,معیار تغییرات جبرانی (CV),تابع تقاضای QUAIDS,دهکهای درآمدی
https://www.iranianjae.ir/article_16006.html
https://www.iranianjae.ir/article_16006_dfdee19f5377276d05117f3f10bd683f.pdf
انجمن اقتصاد کشاورزی ایران
Agricultural Economics
2008-5524
2645-3274
9
4
2016
03
01
کمآبیاری و بهبود فناوری آبیاری؛ راهبرهای بهینهی سازگاری با تغییرپذیری اقلیم
121
149
FA
شیوا
سلطانی
دانشگاه تربیت مدرس
shiva.soltani@modares.ac.ir
سید حبیبالله
موسوی
دانشگاه تربیت مدرس
shiva.soltani@ymail.com
در مطالعهی حاضر، راهبرد کمآبیاری به عنوان راه حلی پایدار جهت مقابله با آثار تغییر اقلیم در دشت همدان- بهار مورد تحلیل قرار گرفت. بدین منظور در ابتدا آثار تغییرات دما، بارش و سطح انتشار CO2، بر الگوی کشت در چهار بعد اقتصادی، فیزیولوژی، هیدرولوژی و هواشناسی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که افزایش سطح انتشار دیاکسید کربن و تغییرات اقلیمی ناشی از آن، از طریق کاهش عملکرد محصولات کشاورزی و نیز کاهش بیلان آبهای زیرزمینی، دارای آثار منفی بر الگوی کشت منطقه است و در بدبینانهترین پیشبینی، کاهش سود ناخالص بخش کشاورزی دشت به میزان 169 میلیارد ریال، کاهش موجودی آب زیرزمینی به میزان 11 درصد و افزایش ارزش اقتصادی نهادهی آب به میزان 21 درصد را تا سال 2040 در پی خواهد داشت. هم چنین نتایج نشان داد که از طریق اعمال سیاست 5 درصد کمآبیاری بهینه در کشت محصولات آببر و نیز استفاده از فناوریهای نوین آبیاری، جبران زیان مذکور امکانپذیر خواهد بود.
کمآبیاری,دیاکسید کربن,تغییرات اقلیم,منابع آب زیرزمینی,ارزش اقتصادی آب
https://www.iranianjae.ir/article_15203.html
https://www.iranianjae.ir/article_15203_783c1a84029de5cd52170ef3b0f75c48.pdf
انجمن اقتصاد کشاورزی ایران
Agricultural Economics
2008-5524
2645-3274
9
4
2016
03
01
برآورد ارزش تفریحی مراتع حوزه آبخیز تهم زنجان با استفاده از روش ارزشگذاری مشروط
151
175
FA
حسن
یگانه
استادیار دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
hyeganeh@alumni.ut.ac.ir
حامد
رفیعی
استادیار دانشکده اقتصاد و توسعه کشاورزی دانشگاه تهران
hamedrafiee@ut.ac.ir
ایرج
صالح
دانشیار دانشکده اقتصاد و توسعه کشاورزی دانشگاه تهران
saleh@yahoo.com
احمد
بازگیر
دانشجو دکتری جنگلداری دانشگاه لرستان
bazgir@yahoo.com
حوزه آبخیز سد تهم به عنوان یکی از جاذبههای اکوتوریستی و ژئوتوریستی استان زنجان، از مناطق مهم گردشگری منطقه میباشد. لذا مطالعه ارزش تفریحی آن میتواند در پیش بینی نیازها و رفع کمبودها و توسعه گردشگری در منطقه مؤثر باشد. هدف این پژوهش برآورد ارزش تفریحی حوزه آبخیز سد تهم با استفاده از روش ارزشگذاری مشروط است. برای بررسی عوامل موثر بر میزان تمایل به پرداخت افراد، الگوی لوجیت به روش حداکثر راستنمایی برآورد گردید. روش استخراج پیشنهاد روش دوگانه - دوبعدی است. دادههای مورد نیاز از طریق تکمیل پرسشنامه و مصاحبه حضوری با 181 بازدیدکننده از منطقه مذکور جمع آوری گردید. براساس نتایج مدل مورد استفاده در تعیین عوامل موثر بر میزان ارزش تفرجی منطقه، متغیرهای تعداد بازدید در سال، تحصیلات، درآمد فرد، بومی بودن و میزان پیشنهاد معنی دار شده است و از عوامل مؤثر در میزان WTP بازدیدکنندگان برای استفاده از مراتع منطقه میباشند. در این مطالعه، متوسط WTP بهعنوان قیمت ورودیه برای هر بازدیدکننده جهت استفاده از مراتع حوزه آبخیز تهم 6266 ریال بدست آمدهاست. همچنین ارزش تفریحی سالانه این منطقه 39083 ریال در هکتار و ارزش کل تفریحی آن 539062303 ریال برآورد شده، که نشان دهنده توجه بازدیدکنندگان به منابع تفریحی منطقه مورد مطالعه میباشد.
ارزشگذاری مشروط,الگوی لوجیت,تمایل به پرداخت,تهم,ارزش تفریحی
https://www.iranianjae.ir/article_15199.html
https://www.iranianjae.ir/article_15199_37df748c0919c3824cef30e4bcd646e3.pdf
انجمن اقتصاد کشاورزی ایران
Agricultural Economics
2008-5524
2645-3274
9
4
2016
03
01
بررسی و تبیین رابطه بین انتشار دی اکسید کربن و مصرف انرژی و تخریب محیط زیست در ایران
177
195
FA
حمید
امیرنژاد
دانشیار اقتصاد منابع طبیعی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری
hamidamirnejad@yahoo.com
محمد
زرگرطالبی
دانشجوی کارشناسی ارشد اقتصاد کشاورزی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری
محمدعلی
روشن فر
دانشجوی دکترای اقتصاد کشاورزی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری
طی دهههای اخیر، همگام با افزایش اهمیت مسائل محیط زیستی، تمامی کشورها تلاش میکنند با برنامهریزی صحیح و بهکارگیری روشهای مناسب، نه تنها به اهداف اقتصادی خود دست یابند، بلکه آسیبهای محیط زیستی ناشی از رشد اقتصادی را نیز به حداقل برسانند. تحقق این امر بدون اطلاع از چگونگی رابطهی بین فعالیتهای اقتصادی با آلودگی محیط زیست و تأثیرات متقابل بین آنها میسر نمیباشد. در این مطالعه، روابط کوتاهمدت و بلندمدت بین مصرف انرژی، انتشار دی اکسید کربن (به عنوان شاخص آلودگی محیط زیستی) با استفاده از دادههای سالهای 1390-1353 در ایران با استفاده از روش اقتصادسنجی خودرگرسیونی با وقفههای توزیعی (ARDL) مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس نتایج این مطالعه وجود رابطه بلندمدت بین متغیرهای تخریب محیط زیست و مصرف انرژی و انتشار دی اکسید کربن تأیید شد. همچنین رابطه مثبت و معنیداری در بلندمدت بین متغیرهای انتشار دی اکسید کربن و مصرف انرژی با تخریب محیط زیست بدست آمده است. انتشار دی اکسید کربن تأثیرگذارترین متغیر بر تخریب محیط زیست تشخیص داده شد به طوری که با افزایش یک درصدی در انتشار دی اکسید کربن، تخریب محیط زیست حدود 27/2 درصد افزایش مییابد. همچنین ضریب تصحیح خطا نشان داد که 52/0 از شوک وارد شده در کوتاهمدت به سمت رابطه بلندمدت اصلاح میگردد. لذا، حدود 2 سال طول میکشد تا یک عدم تعادل در کوتاه-مدت به سمت بلندمدت تعدیل شود.
انتشار دی اکسید کربن,مصرف انرژی,تخریب محیط زیست,الگوی خود رگرسیونی با وقفههای توزیعی
https://www.iranianjae.ir/article_15186.html
https://www.iranianjae.ir/article_15186_39afc24ab19737be92dfb45f455717b2.pdf
انجمن اقتصاد کشاورزی ایران
Agricultural Economics
2008-5524
2645-3274
9
4
2016
03
01
بررسی عامل های مؤثر بر مصرف آبزیان در شهر مشهد (مقایسه الگوهای Double-Hurdle و دومرحلهای هکمن)
197
219
FA
آرش
دوراندیش
استادیار اقتصاد کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد
adourandish@gmail.com
مسعود
حسین زاده
دانشگاه زابل
masoudh8@gmail.com
زهرا
نعمت الهی
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری
adourandish@yahoo.com
با توجه به ارزش بالای غذایی آبزیان و اهمیت مصرف آن در سلامت افراد و جامعه، مطالعه حاضر با هدف بررسی عوامل موثر بر مصرف آبزیان در شهر مشهد انجام شده است. بدین منظور اطلاعات مصرفی 150 خانوار مشهدی با استفاده از روش نمونهگیری طبقهبندی تصادفی جمعآوری و نتایج با استفاده از مدلهای Double-Hurdle و دومرحلهای هکمن مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج مطالعه نشان داد، جمعیت خانوار، سطح تحصیلات، تعداد افراد زیر 10سال، درآمد، فاکتورهای مرتبط با سلیقه، دسترسی به آبزیان، دانش روشهای تهیه و طبخ آبزیان و فاکتورهای مرتبط با بهداشت و سلامت آبزیان، بر تصمیم خانوار جهت مصرف آبزیان مؤثرند. همچنین بر اساس مدلDouble- Hurdle ، سطح تحصیلات، درآمد، شغل سرپرست خانوار، منطقه مسکونی، فاکتورهای مرتبط با سلیقه، دانش تهیه و طبخ آبزیان و بهداشت و سلامت آبزیان، اقدام خانوارها جهت مصرف آبزیان را را تحت تأثیر قرار میدهند. با توجه به نتایج به دست آمده و برتری مدل Double- Hurdle در مطالعه حاضر، این روش به عنوان روشی جایگزین، جهت استفاده در مطالعات کاربردی توصیه میشود.
مصرف,آبزیان,مدل Double-Hurdle,روش دو مرحلهای هکمن,شهر مشهد
https://www.iranianjae.ir/article_14566.html
https://www.iranianjae.ir/article_14566_52b1fb895973ae1a797876042f077490.pdf
انجمن اقتصاد کشاورزی ایران
Agricultural Economics
2008-5524
2645-3274
9
4
2016
03
01
ارزشگذاری ویژگی های سرمایه گذاری در انرژی های تجدیدپذیردر استان خراسان رضوی
221
245
FA
محمد
قربانی
استاد اقتصاد کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد
ghorbani@ferdowsi.um.ac.ir
اهون
کاسب
دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه فردوسی مشهد
asseman.py@gmail.com
علیرضا
کرباسی
دانشگاه فردوسی مشهد
121417@gmail.yahoo
محمدرضا
کهنسال
دانشگاه فردوسی مشهد
kohansal@um.ac.ir
در چند سال اخیر نحوه نگرش به موضوع انرژی در ایران تغییر یافته است، تجدیدناپذیری انرژیهای فسیلی و از سوی دیگر افزایش مداوم قیمتها و اجرای طرحهایی همچون هدفمند کردن یارانهها، دولتها را بر آن داشته است که بهسوی مجموعهای از انرژیهای نو حرکت کنند. اتخاذ و توسعه سیاستها و راهبردهای مناسب برای سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر، به تجزیه و تحلیل مزایای سرمایهگذاری در آن بر اساس تمایل به پرداخت خانوارها نیاز دارد. این مقاله با استفاده از اطلاعات مقطع زمانی سال 1393 مربوط به 250 خانوار و 4518 مشاهده از استان خراسان رضوی و بهکارگیری آزمون انتخاب و مدل لاجیت متداخل به ارزشگذاری ویژگیهای سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر پرداخته است. برآورد مدل لاجیت متداخل با متغیرهای اقتصادی- اجتماعی نشان داد، که سن، مالکیت مسکن و داشتن خودرو بر میزان تمایل به پرداختها تأثیر مثبت و معنیداری دارد. همچنین خانوارهای شهری برای کاهش آلودگی هوا و افزایش اشتغالزایی ارزش بیشتری قائل هستند. آنها برای این دو ویژگی به ترتیب تمایل به پرداخت ماهانهای برابر 48033 و 34947 ریال دارند. از طرفی برای تأثیرات چشماندازی ارزش زیادی قائل نیستند و تمایل به پرداخت ماهانهای برابر 1669 ریال برای آن دارند. با توجه به یافتهها، اجرای مطالعه به صورت جامعتر در ایران و به صورت دورههای زمانی 3 تا4 ساله برای بررسی سیاستهای اجرا شده در خصوص انرژیهای تجدیدپذیر پیشنهاد شده است.
انرژیهای تجدیدپذیر,آزمون انتخاب,لاجیت متداخل
https://www.iranianjae.ir/article_14744.html
https://www.iranianjae.ir/article_14744_2c851ec424fca8ff6ab4f06dd2ab1f83.pdf
انجمن اقتصاد کشاورزی ایران
Agricultural Economics
2008-5524
2645-3274
9
4
2016
02
20
Abstract
247
256
FA
Abstract
https://www.iranianjae.ir/article_29496.html
https://www.iranianjae.ir/article_29496_a0b5361a19e6fb7085bad0c2b547c018.pdf