در این مطالعه شرایط جمعسازی سازگار بنگاههای تولیدکنندهی گندم در استانهای کشور با استفاده از اطلاعات مربوط به دورهی 86-1362 مورد بررسی قرار گرفته است تا به این سوال پاسخ داده شود که آیا تولید گندم در استانهای مختلف کشور را میتوان با هم تجمیع نمود و سیاست یکسانی را برای همهی استانها تدوین و اعمال کرد؟ برای دستیابی به این هدف از نظریهی مقیاسگذاری میانگین استفاده شده که توسط کویل بر اساس بسط فرضیه تعمیم یافتهی کالای مرکب لوبل ارایه شده است. نتایج نشان میدهد که فقط 10 استان از مجموع استانهای کشور شرایط قابلیت جمعسازی را تامین میکند. به عبارت دیگر، نتایج این مطالعه تجمیع تمامی استانهای تولید کنندهی گندم را تایید نمیکند. بنابراین، انجام این جمعسازی و استفاده از آن در برآوردهای توابع تولید و هزینه منجر به برداشتهای سیاستی نادرست خواهد شد.